به نام خدا
گلدان های کوچک و بزرگ مشکی انواع گیاهان را در دلشان نشانده اند.
تنها، قدم زدن در میان این گلستانِ چشم انتظار کافی است تا تمام وجودت تازه شود.
سر تا سر باغ را گلدان ها پوشانده اند و تنها گذرگاهی باریک در میان دارند که انتهایش پیدا نیست.
رطوبتِ سر صبح گل ها و عطر خاک نم خورده را یکجا در آغوش می کشم و در نشان گاهی از بهشت قدم می گذارم.
به دنبال شمعدانی آمده بودم اما نگاهم به گل های سرخ انار است و دستانم در دست برگ های لطیف یاس. دلم پیش عطر محبوبه شب مانده و پایم به پای گل کاغذی نشسته است.
زیبایی اختر و کوکب و گل های سرخ را به یاد می برم و تمام سرسبزی باغ را به دل می سپارم.
دستِ آخر صندوق ماشین پر می شود از گل های رنگارنگ.
جای شمعدانی خالی!
تاریخ : دوشنبه 95/5/25 | 6:5 عصر | نویسنده : زاهده آگاهی | >
درباره وب
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
امکانات وب
بازدید امروز: 42
بازدید دیروز: 103
کل بازدیدها: 585248